خدا، وصیت منو گوش بده نامه مو بخون
شاید دیگه من نباشم مواظب عشقم بمون
میسپارمش بهت میرم تموم تارو پودمو
یه وقت نیاد برنجونیش کسل کنی وجودمو
خدا یه وقت کسی نیاد برسه قلب سادشو
کسی نیاد تو زندگیش بشینه زیر سایشو
بهش بگه دوسش داره خیلی بده زمونمون
خدا سپردمش بهت، مواظب عشقم بمون
خدا شاید این عشقی که من میگمو تو نشناسی
نزدیکترین کسم اونه خیلی دوسش دارم
راستی یادم نره بهت بگم عزیزترین من اونه
خودم مهم نیست اما اون نزاری تنها بمونه
بمیرم واسه هق هق ش گریه چقد بهش میاد
وقتی که هرسش میگیره میگه از من بدش میاد
اما وقتی اروم میشه ،میبینه من بغضم گرفت
همین دیونه بازی هاش از اول چشممو گرفت
مواظب عشقم بمون
ღ بـــــــــــــــهانه ღ
ღگفتی که به احترام دل . باران باشღ
ღباران شدم و به روی گل باریدمღ
ღگفتی که ببوس روی نیلوفر را ღ
ღاز عشق تو گونه های او بوسیدمღ
ღگفتی که ستاره شو . دلی روشن کنღ
ღمن هم چو گل ستاره ها تابیدمღ
ღگفتی که برای باغ دل پیچک باشღ
ღبر یاسمن نگاه تو پیچیدمღ
ღگفتی که برای لحظه ایی دریا شوღ
ღدریا شدم و تورا به ساحل دیدمღ
ღگفتی که بیا و لحظه ایی مجنون باشღ
ღمجنون شدم و ز دوریت نالیدمღ
ღگفتی که شکوفه کن به فصل پاییزღ
ღگل دادم و با ترنمت روییدمღ
ღگفتی که بیا و از وفایت بگذرღ
ღاز لهجه ی بی وفایت رنجیدمღ
ღگفتم که بهانه ات برایم کافیستღ
ღمعنای لطیف عشق را فهمیدمღ
ღღ مریــــــــــــــــــــم حیدرزاده ღღ
یاد چشمات داره آتیش میزنه قلب منو
حتی عکس های تو هم مرهم دردم نمیشه
من دارم کم میارم دلم دیونه توئه
رد پای گریه هام هنوز رو شونه ی توئه
نمیتونم ببینم یکی دیگه عاشقته
نمیتونم ببینم اسم من از یادت میره
ღღღ
ღ امین رستمیღ
ساعت عشق
هرگز به دستش ساعت نمی بست
روزی از او پرسیدم
پس چگونه است
که همیشه سر ساعت به وعده می ایی؟؟
گفت :
ساعت را از خورشید می پرسم
پرسیدم:
روز های بارانی چطور ؟؟
گفت :
روزهای بارانی همه ی ساعت ها ساعت عشق است
راست میگفت
یادم امد که روزهای بارانی او همیشه خیس بود
زبان سکوت
یک ساعت تمام
بدون این که یک کلام حرف بزنم
به رویش نگاه کردم
فریاد کشید که :
آخر خفه شدم!!
چرا حرفی نمی زنی
گفتم : نشنیدی ؟! ..... برو !!.....