-
* Hanasa *
جمعه 27 اسفندماه سال 1389 23:14
**باورت گر بشود گر نشود حرفی نیست اما نفسم میگیرد در هوایی که نفس های تو نیست **
-
* پاییز *
چهارشنبه 2 تیرماه سال 1389 17:45
-
* dlm zor tanga *
پنجشنبه 29 بهمنماه سال 1388 16:55
dlm zor tanga ay lew ba xanda wara dastet be dastem ba esta dlem tanga shoxi bevfa sar halgraw wara bar derga axer giana mn be to zhinem nawe mn te nagam ax dam suteni chawem be xawa sar la shewaaaawem ba hoy toya kawtoy meyxana dlem per xama kizhi bevafa rahme bka to ba mni damaw axer giana mn be to zhinem nawe mn te...
-
* از تو دلگیرم *
جمعه 9 بهمنماه سال 1388 15:45
تو رو قد خدا می خاستم اما چرا تنهام گذاشتی با یه دعوا من که دلداده بودم به دل تو یعنی دروغ بودش تموم حرفات ترسیدم بری ... گذاشتی رفتی من و گذاشتی توی غم و سختی چجور دلت اومدمنو سوزوندی حتی یه حرف راست بهم نگفتی از تو دلگیرم از عاشقی سیرم درسته بی تو میمیرم ولی این دفه میرم *** از تو دلگیرم از عاشقی سیرم درسته بی تو...
-
* خیلی بی وفایی *
سهشنبه 1 دیماه سال 1388 16:43
**** * اگه اومدی و این پست رو خوندی با تمام احساست بخونش ( البته اگه احساسی هم داری) این پست رو فقـــــــــــــــــــــــــــــــط به خاطر تو گذاشتم **** به چه میخندی تـــــــــو؟ به مفهوم غم انگیز جدایــــــــــی؟ به چه چیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــز؟ به شکست دل من یا پیروزی...
-
* روز جدایی *
دوشنبه 27 مهرماه سال 1388 03:07
ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 قرار تنهایی ما روز جدایی فردا بود خلاصه فردا واسه ما شروع کل دردا بود فردا قرار بود منو تو از هم دیگه جدا بشیم فردا قرار بود همدم گریه ی بی صدا بشیم از تو چه پنهون گل من من خیلی وقته بی توام دیروز و فردا نداره برام چه سخته...
-
* مواظب خودت باش *
دوشنبه 27 مهرماه سال 1388 03:01
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღღღღღღღღღღღღღღღღღღღღღღღღღღ اونطور منو نگاه نکن دست توی دست من بزار برو یه وقت مریض میشی بغض ت رو هی نگه ندار فدات بشم فدات بشم فدات بشم بذار برو محال باور اشک من دیگه نمی بینم تو رو...
-
* جدایی *
جمعه 24 مهرماه سال 1388 19:55
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ ღ از جدا شدن نوشتی رو تن زخمی قلبم گریه کردم و نوشتم نازنینم یا تو یا مرگ به تو گفتم باورم کن میون این همه دیوار تو با خنده ای نوشتی هم نفس خدانگهدار بنویس مهلت موندن یه نفس بود سهم من از همه دنیا یه قفس بود بنویس...
-
* هنوزم تنهام *
یکشنبه 19 مهرماه سال 1388 01:31
قسم به عشقمون قسم همش برات دلواپسم قرار نبود اینجوری شه یهو بشی همه کسم راستی چی شد چه جوری شد اینجوری عاشقت شدم شاید میگم تقصیر توست تا کم شه از جرم خودم ... به ملاقات آمدم ببین که دل سپرده داری چگونه عمری از احساس عشق شدی فراری نگاهم کن دلم را عاشقانه هدیه کردم تو دریا باش و من جویبار عشقو در تو جاری من از پروانه...
-
* کاش می شد ..... *
شنبه 10 مردادماه سال 1388 13:39
خوش به حال آسمون که هر وقت دلش بگیره بی بهونه می باره... به کسی توجه نمی کنه، از کسی خجالت نمی کشه، می باره و می باره و... اینقدر می باره تا آبی شه،آفتابی شه..!! کاش... کاش می شد مثل آسمون بود... کاش می شد وقتی دلت گرفت، اونقدر بباری تا بالاخره آفتابی شی؛ بعدش هم انگار نه انگار که بارشی بوده؛انگار نه انگار که غمی...
-
* خدایا خسته ام *
شنبه 10 مردادماه سال 1388 13:27
خدایا خسته ام ... از این زندگی ... از این دنیای به ظاهر زیبا ... از این مردم که به ظاهر صادق و با وفا ... خسته ام ... از دوری ...از درد انتظار از این بیماری نا علاج خسته ام از این همه دروغ و نیرنگ خسته ام ... آ ری پروردگارم از این دنیا خسته ام از آ دم هایش از دروغ هایش از نیرنگ هایش خسته ام ... پس کو صداقت و محبت چرا...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 25 فروردینماه سال 1388 19:01
آسمان را قسمت کردند: تکه ای برای برکه تکه ای برای رود تکه ای برای دریا.... دلم را قسمت کردند: تکه ای برای تو تکه ای برای تو تکه ای برای تو
-
* سرنوشت *
سهشنبه 25 فروردینماه سال 1388 02:02
یکی بود یکی نبود وقتی این یکی بود اون یکی نبود وقتی اون یکی بود این یکی نبود مهم نیست کی بود کی نبود ولی حیف که هیچ وقت این یکی با اون یکی نبود
-
* رفتن *
چهارشنبه 19 فروردینماه سال 1388 01:26
برای ماندنش به خدا التماس کردم از خدا خواستم از حمایت ما رو بر نگرداند که من بی او هیچم نیمه شب ها برایش دعا کردم اه کشیدم ولی او رفت و خدا گریه هایم را نشنید و ندید و دعا هایم را نشنید و مورد اجابت قرار ندادو او را برد و ان زمان بود که من از همه و هر چه داشتم بریدم و های های گریستم و او رفت و من فقط ناظر رفتن او بودم...
-
* تبریک *
یکشنبه 2 فروردینماه سال 1388 18:58
دوست ندارم مثله همه از خدا بخوام که توی زندگی هیچ غمی نباشه، چرا که شادیها در کنار غمهاست که معنا پیدا میکنه و زیبا میشه. تنها از خدا میخوام قدرتِ درکِ حضورش رو توی لحظه های زندگی به همه ی مخلوقاتش عطا کنه، که اون وقته که هیچ مشکلی توان شکستن ما رو نداره. سال نو با دیدِ نو به زندگی و فرصتی دوباره برای بهتر زیستن بر...
-
* وصیت *
چهارشنبه 28 اسفندماه سال 1387 17:42
خدا، وصیت منو گوش بده نامه مو بخون شاید دیگه من نباشم مواظب عشقم بمون میسپارمش بهت میرم تموم تارو پودمو یه وقت نیاد برنجونیش کسل کنی وجودمو خدا یه وقت کسی نیاد برسه قلب سادشو کسی نیاد تو زندگیش بشینه زیر سایشو بهش بگه دوسش داره خیلی بده زمونمون خدا سپردمش بهت، مواظب عشقم بمون خدا شاید این عشقی که من میگمو تو نشناسی...
-
* بهانه *
دوشنبه 12 اسفندماه سال 1387 17:47
ღ بـــــــــــــــهانه ღ ღ گفتی که به احترام دل . باران باش ღ ღ باران شدم و به روی گل باریدم ღ ღ گفتی که ببوس روی نیلوفر را ღ ღ از عشق تو گونه های او بوسیدم ღ ღ گفتی که ستاره شو . دلی روشن کن ღ ღ من هم چو گل ستاره ها تابیدم ღ ღ گفتی که برای باغ دل پیچک باش ღ ღ بر یاسمن نگاه تو پیچیدم ღ ღ گفتی که برای لحظه ایی دریا شو...
-
* یاد چشمات *
جمعه 9 اسفندماه سال 1387 00:54
ღ ღ ღ یاد چشمات داره آتیش میزنه قلب منو حتی عکس های تو هم مرهم دردم نمیشه من دارم کم میارم دلم دیونه توئه رد پای گریه هام هنوز رو شونه ی توئه نمیتونم ببینم یکی دیگه عاشقته نمیتونم ببینم اسم من از یادت میره ღ ღ ღ ღ امین رستمی ღ
-
* زبان عشق *
پنجشنبه 8 اسفندماه سال 1387 22:40
ساعت عشق هرگز به دستش ساعت نمی بست روزی از او پرسیدم پس چگونه است که همیشه سر ساعت به وعده می ایی؟؟ گفت : ساعت را از خورشید می پرسم پرسیدم: روز های بارانی چطور ؟؟ گفت : روزهای بارانی همه ی ساعت ها ساعت عشق است راست میگفت یادم امد که روزهای بارانی او همیشه خیس بود زبان سکوت یک ساعت تمام بدون این که یک کلام حرف بزنم به...
-
* عشق دروغ *
پنجشنبه 8 اسفندماه سال 1387 21:34
رفته بودیم که دور از انظار دیگران، ساعتی با سرگردانی یک عشق بی پناه، زیر روشنایی مات ماه، گردش کنیم... آسمان کاملاً صاف بود. مهذا، پاره ابری سیاه، صورت نازنین ماه را، در سیاهی خود ناپدید می کرد... گفتم آسمان به این صافی، معلوم نیست این قطعه ابر سیاه، از گریبان ما چه می خواهد؟! اشاره به ابر کرد، آهی کشید و گفت: آن؟ آن...
-
* بی وفا *
چهارشنبه 7 اسفندماه سال 1387 18:53
****************************************************** ای مسافر غریبه چرا قلبمو شکستی رفتی و تنهام گذاشتی ای که بی تو تک و تنهام توی این غربت سنگی می دونم بر نمی گردی شدی همرنگ دو رنگی همه زندگی من اون نگاه عاشقت بود چرا فکر کردی به جز من یکی دیگه لایقت بود رفتی و ازم گرفتی اون نگاه آشناتو واسه من بمبی گذاشتی التهاب...
-
* انتظار *
چهارشنبه 7 اسفندماه سال 1387 02:00
بمیرم واسه اون ناز نگاهت میمونم همیشه من چشم براهت تو چی خواستی که من واست نکردم مال من نبودی نگات می کردم دلم بی قراره ، کارش انتظاره می خواد ببینتت بهت بگه دوست داره تو نیستی و این دل فقط چشم براته فقط منتظر شنیدن اون صداته *** یه روز به من گفتی برو گفتی نمی خوامت تو رو شکستی قلب خستمو تنها گذاشتی دستمو اما بی قرارم...
-
* عشق ؟ *
چهارشنبه 7 اسفندماه سال 1387 01:14
عشق بر پایه ی چند چیز به وجود می آید : هوس قلب عقل و قلب ــ عشق ی که بر پایه ی هوس باشد مثل بیابان بی آبی است که در آن هیچ گیاهی نمی روید.اینگونه عشق ها امروزه به یک بازی یا سرگرمی برای عده ای تبدیل شده. عشق های بر پایه ی هوس عشق نیستند چرا که تاثیرات منفی مخرب بسیار بسیار در پی دارد و می تواندفرد را به تباهی و نابودی...
-
* ای دل تنها ... *
سهشنبه 6 اسفندماه سال 1387 00:57
بازم داری می باری ای دل تنها هیچی ازم نمونده ای دل تنها اون که رفته دیگه رفته برنمیگرده بسه چشم انتظاری ای دل تنها رو کی قسم میخوردی ای دل تنها واسه ی کی میمردی ای دل تنها بشکنه این دستایی که نمک نداره جواب خوبی بدی یه ای دل تنها آه ای دل تنهااااااااااااااااااااااااااا
-
* وداع *
دوشنبه 5 اسفندماه سال 1387 17:54
سخت است هنگام وداع آنگاه که در می یابی چشمانی که در حال عبور است پاره ای از وجود تو را نیز با خود خواهد برد .
-
* ............ *
دوشنبه 5 اسفندماه سال 1387 15:46
هیچی برا گفتن ندارم به جز این که . . . . . . . . یه دنیاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا دلم گرفته
-
* دلم ... *
دوشنبه 5 اسفندماه سال 1387 15:28
من دلم تنگ کسی است که به دلتنگی من می خندد باور عشق برایش سخت است ... ای خدا باز به یاری نسیم سحری می شود آیا دل به دل نازک من بربندد
-
* تنها ماندم *
دوشنبه 5 اسفندماه سال 1387 02:46
هیچ فکر نمی کردم به جرم عاشقی این گونه مجازات شوم دیگر کسی به سراغم نخواهد آمد قلبم شتابان میزند شمارش معکوس برای انفجار در سینه ام و من تنهایی خود را در آغوش میکشم تنها ماندم ............ هیشکی منو دوس نداررررررررره
-
* دوستی پسرها و دخترها *
دوشنبه 5 اسفندماه سال 1387 01:37
چرا این قدر جامعه نسبت به دوستی پسرها و دخترها حساس است؟ چنین دوستیهایی با آسیبها و خطرات و ناهنجاریهای مختلف رو به رو است و آینده چنین دوستیهایی قابل پیش بینی نیست. غالباً با ادامه یافتن این نوع دوستیها، مشکلات بسیاری به خصوص برای دختران فراهم میآورد. واقعیت آن است که غریزه جنسی از نیرومندترین غرایز در وجود...
-
* ... *
دوشنبه 5 اسفندماه سال 1387 01:30
خیانت تنها این نیست که شب را با دیگری بگذرانی ...خیانت میتواند دروغ دوست داشتن باشد!!!خیانت تنها این نیست که دستت را در خفا در دست دیگری بگذاری... خیانت میتواند جاری کردن اشک بر دیدگان معصومی باشد. هیچ کس لیاقت اشکهای تو را ندارد وکسی که چنین ارزشی دارد باعث اشک ریختن تو نمیشود. لذت های کوتاه رنج های طولانی به ارمغان...