**غم تنهایی**

چه دروغه مهربونی آخرش تنها میمونی

**غم تنهایی**

چه دروغه مهربونی آخرش تنها میمونی

* زبان عشق *


ساعت عشق

هرگز به دستش ساعت نمی بست

روزی از او پرسیدم

پس چگونه است

که همیشه سر ساعت به وعده می ایی؟؟

گفت :

ساعت را از خورشید می پرسم

پرسیدم:

روز های بارانی چطور ؟؟

گفت :

روزهای بارانی همه ی ساعت ها ساعت عشق است

راست میگفت

یادم امد که روزهای بارانی او همیشه خیس بود

زبان سکوت


یک ساعت تمام

بدون این که یک کلام حرف بزنم

به رویش نگاه کردم

فریاد کشید که :

آخر خفه شدم!!

چرا حرفی نمی زنی

گفتم : نشنیدی ؟! ..... برو !!.....





نظرات 2 + ارسال نظر
وحید الله چهارشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 14:06 http://www.waheed.bogsky.com

شعر هایت عالیست ......................
فکر کنم از شعر خیلی خوشت میاد...... پس به ویبلاگ من بیا و در باره شعر ها نظرت را بگو

negin دوشنبه 17 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 01:08 http://http:eshghframooshshode91. com


salamazizam
veblaget kheyli ghashang hast
va mer30az nazeretmovafagh bashi

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد