**غم تنهایی**

چه دروغه مهربونی آخرش تنها میمونی

**غم تنهایی**

چه دروغه مهربونی آخرش تنها میمونی

* وصیت *

خدا، وصیت منو گوش بده نامه مو بخون
شاید دیگه من نباشم مواظب عشقم بمون
میسپارمش بهت میرم تموم تارو پودمو
یه وقت نیاد برنجونیش کسل کنی وجودمو
خدا یه وقت کسی نیاد برسه قلب سادشو
کسی نیاد تو زندگیش بشینه زیر سایشو
بهش بگه دوسش داره خیلی بده زمونمون
خدا سپردمش بهت، مواظب عشقم بمون
خدا شاید این عشقی که من میگمو تو نشناسی
نزدیکترین کسم اونه خیلی دوسش دارم
راستی یادم نره بهت بگم عزیزترین من اونه
خودم مهم نیست اما اون نزاری تنها بمونه
بمیرم واسه هق هق ش گریه چقد بهش میاد
وقتی که هرسش میگیره میگه از من بدش میاد
اما وقتی اروم میشه ،میبینه من بغضم گرفت
همین دیونه بازی هاش از اول چشممو گرفت

 

 مواظب عشقم بمون

* بهانه *

   بـــــــــــــــهانه

گفتی که به احترام دل . باران باش

باران شدم و به روی گل باریدم

گفتی که ببوس روی نیلوفر را

از عشق تو گونه های او بوسیدم

گفتی که ستاره شو . دلی روشن کن

 من هم چو گل ستاره ها تابیدم

گفتی که برای باغ دل پیچک باش

بر یاسمن نگاه تو پیچیدم

گفتی که برای لحظه ایی دریا شو

دریا شدم و تورا به ساحل دیدم

گفتی که بیا و لحظه ایی مجنون باش

مجنون شدم و ز دوریت نالیدم

گفتی که شکوفه کن به فصل پاییز

گل دادم و با ترنمت روییدم

گفتی که بیا و از وفایت بگذر

از لهجه ی بی وفایت رنجیدم

گفتم که بهانه ات برایم کافیست

معنای لطیف عشق را فهمیدم


ღ  مریــــــــــــــــــــم حیدرزاده

* یاد چشمات *

یاد چشمات داره آتیش میزنه قلب منو

حتی عکس های تو هم مرهم دردم نمیشه

من دارم کم میارم دلم دیونه توئه

رد پای گریه هام هنوز رو شونه ی توئه

نمیتونم ببینم یکی دیگه عاشقته

نمیتونم ببینم اسم من از یادت میره


امین رستمی

* زبان عشق *


ساعت عشق

هرگز به دستش ساعت نمی بست

روزی از او پرسیدم

پس چگونه است

که همیشه سر ساعت به وعده می ایی؟؟

گفت :

ساعت را از خورشید می پرسم

پرسیدم:

روز های بارانی چطور ؟؟

گفت :

روزهای بارانی همه ی ساعت ها ساعت عشق است

راست میگفت

یادم امد که روزهای بارانی او همیشه خیس بود

زبان سکوت


یک ساعت تمام

بدون این که یک کلام حرف بزنم

به رویش نگاه کردم

فریاد کشید که :

آخر خفه شدم!!

چرا حرفی نمی زنی

گفتم : نشنیدی ؟! ..... برو !!.....